خدا يا شكرت
چند روزه كه اسهال شديد شدي نميدونم چه كار كنم در روز 7 تا 8 بار شكمت كار ميكنه داشتم تو اينترنت نگاه ميكردم كه ببينم چيزي و مطلبي ميخونم يا نه و براي اينكه تو هم مشغول باشي رنگ انگشتي هات رو دادم بهت با دفترت يهو ديدم كه داري چشمات رو ميمالوني به هم كل صورت و چشمت رنگ انگشتي شده بود دست و پاهام رو گم كرده بودم ميخواستم همونطوري برت دارم ببرمتت دكتر گفتم واي تا من برسم دكتر كه بدتر ميشي سريع صورتت رو شستم و به خاله ميترا زنگ زدم گفت چيزي نيست بخوابه بيدار ميشه خوب ميشه ولي مگه تو چشمات رو باز ميكردي هر چي بهت ميگفتم سودا چشمات رو باز كن باز ميكردي و سريع ميبستي و با دستات چشمات رو ميمالوندي خدا يا شكرت هيچي نشد بعد از 5 مين ديدم چشمات...
نویسنده :
منا
15:10